حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 458

1. ای دل آن دم که خراب از می گلگون باشی

2. بی زر و گنج به صد حشمت قارون باشی

3. در مقامی که صدارت به فقیران بخشند

4. چشم دارم که به جاه از همه افزون باشی

5. در ره منزل لیلی که خطرهاست در آن

6. شرط اول قدم آن است که مجنون باشی

7. نقطه عشق نمودم به تو هان سهو مکن

8. ور نه چون بنگری از دایره بیرون باشی

9. کاروان رفت و تو در خواب و بیابان در پیش

10. کی روی ره ز که پرسی چه کنی چون باشی

11. تاج شاهی طلبی گوهر ذاتی بنمای

12. ور خود از تخمه جمشید و فریدون باشی

13. ساغری نوش کن و جرعه بر افلاک فشان

14. چند و چند از غم ایام جگرخون باشی

15. حافظ از فقر مکن ناله که گر شعر این است

16. هیچ خوشدل نپسندد که تو محزون باشی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر تو خاری همچو خار اندر طلب سرتیز باش
* تا همه خار تو را همچون گل و نسرین کنند
شعر کامل
مولوی
* جهان چون گذاری همی بگذرد
* خردمند مردم چرا غم خورد
شعر کامل
فردوسی
* گر همه خانه کعبه است، که تعمیر مکن
* تا توان کرد عمارت دل ویرانی را
شعر کامل
صائب تبریزی