حافظ_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 457

1. هزار جهد بکردم که یار من باشی

2. مرادبخش دل بی‌قرار من باشی

3. چراغ دیده شب زنده دار من گردی

4. انیس خاطر امیدوار من باشی

5. چو خسروان ملاحت به بندگان نازند

6. تو در میانه خداوندگار من باشی

7. از آن عقیق که خونین دلم ز عشوه او

8. اگر کنم گله‌ای غمگسار من باشی

9. در آن چمن که بتان دست عاشقان گیرند

10. گرت ز دست برآید نگار من باشی

11. شبی به کلبه احزان عاشقان آیی

12. دمی انیس دل سوکوار من باشی

13. شود غزاله خورشید صید لاغر من

14. گر آهویی چو تو یک دم شکار من باشی

15. سه بوسه کز دو لبت کرده‌ای وظیفه من

16. اگر ادا نکنی قرض دار من باشی

17. من این مراد ببینم به خود که نیم شبی

18. به جای اشک روان در کنار من باشی

19. من ار چه حافظ شهرم جوی نمی‌ارزم

20. مگر تو از کرم خویش یار من باشی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* از دو عالم دست کوته کن چو سرو آزاده‌وار
* کانکه کوته دست باشد در جهان سرور شود
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* ظلم است در یکی قفس افکندن
* مردار خوار و مرغ شکرخا را
شعر کامل
پروین اعتصامی
* نوبهاران که دمد شاخ گُلی از گِل من
* غنچه هایش بود آغشته به خونِ دل من
شعر کامل
جامی