حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 656

1. اگر من بیستون عشق را تعمیر می کردم

2. به آهی سنگ را چون سینه ناخن گیر می کردم

3. اگر همّت ز من می خواست دلهای سحر خیزان

4. دم گرمی به کار آه بی تأثیر می کردم

5. دلی ز اندیشه فارغ داشتم در می پرستیها

6. به یک ساغر علاج عقل پر تزویر می کردم

7. ندارد حسن لیلی چون من، از خود رفته مجنونی

8. سواد زلف او می گفتم و شبگیر می کردم

9. به یاد زلف مشکینش من شوریده سر، شبها

10. مسلسل قصّه ای در حلقۀ زنجیر می کردم

11. دل عاشق سخن، می شد اگر یک ره دچار من

12. حکایتها از آن مژگان خوش تقریر می کردم

13. حزین گر می گشودم پرده از کار جم و جامش

14. دل دنیاپرستان را، ز عالم سیر می کردم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ارزن اندر آسیا سالم‌تر است از من که هست
* بار عشق او چو کوه و جسم زار من چو کاه
شعر کامل
محتشم کاشانی
* آن چه بر من می‌رود دربندت ای آرام جان
* با کسی گویم که در بندی گرفتار آمدست
شعر کامل
سعدی
* آسوده گر از سنگ شد، از ارّه جدا نیست
* نخلی که درین باغ، ثمر هیچ ندارد
شعر کامل
حزین لاهیجی