حزین لاهیجی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 715

1. ز بس دارد غم آن گل عذار آشفته احوالم

2. گشاید جوی خون از دیدۂ آیینه، تمثالم

3. ز تأثیر گرفتاری، تبی در استخوان دارم

4. که می سوزد در و بام قفس را سودن بالم

5. مگر آید ز فیض همّت آزادگان کاری

6. به دام افتادۀ این رشته های سست آمالم

7. ز بی پروایی ناز آفرین سرو سرافرازی

8. درین بستان سرا چون سبزۀ خوابیده پا مالم

9. حزین از آشیان آواره ام شاید مگر ریزد

10. به بسمل گاه او گرد غریبی از پر و بالم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبر طلب می کنند از دل شیدا
* همچو براتی که بر خراب نویسند
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* خوشست عمر دریغا که جاودانی نیست
* پس اعتماد بر این پنج روز فانی نیست
شعر کامل
سعدی
* ز دلبرم که رساند نوازش قلمی
* کجاست پیک صبا گر همی‌کند کرمی
شعر کامل
حافظ