هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 126

1. روز هجران تو، یا رب، از کجا پیش آمد؟

2. این چه روزی‌ست که پیش من درویش آمد؟

3. آن بلایی که ز اندیشهٔ آن می‌مردم

4. عاقبت پیش من عاقبت‌اندیش آمد

5. با قد همچو خدنگ از دل من بیرون آی

6. که مرا تیر بلا بر جگر ریش آمد

7. چشم بر هم مزن و هر طرف از ناز مبین

8. که به ریش دلم از هر مژه صد نیش آمد

9. حال خود را چو به حال دگران سنجیم

10. کمترین درد من از درد همه پیش آمد

11. روز بگذشت، هلالی، شب هجران برسید

12. وه! چه روسیهی‌ست این که مرا پیش آمد!


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* منم دل پر از غم ز کردار خویش
* بغم بسته جان را ز تیمار خویش
شعر کامل
فردوسی
* کرانی ندارد بیابان ما
* قراری ندارد دل و جان ما
شعر کامل
مولوی
* نشان مردمی در مردم عالم نمی یابم
* اگر دارد وجودی مردمی، مردم گیا دارد
شعر کامل
صائب تبریزی