هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 156

1. اگر نه از گل نورسته بوی یار آید

2. هوای باغ و تماشای گل چه کار آید؟

3. بهار می‌رسد، آهنگ باغ کن، زان پیش

4. که رفته باشی و بار دگر بهار آید

5. ز باده سرخوشی خود، زمان زمان، نو کن

6. چنان مکن که رود مستی و خمار آید

7. فتاده کشتی عمرم به موج خیز فراق

8. امید نیست کزین ورطه بر کنار آید

9. هزار عاشق دل‌خسته خاک راه تو باد

10. ولی مباد که بر دامنت غبار آید

11. جدا ز لعل تو هر قطره‌ای ز آب حیات

12. مرا به دیده چو پیکان آبدار آید

13. چو بار نیست بر این آستان هلالی را

14. از این چه سود که روزی هزار بار آید؟


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زره ز زلف گره گیر بر تن است تو را
* به روز رزم چه حاجت به جوشن است تو را
شعر کامل
فروغی بسطامی
* وفا خار ره است، ارنه برای آشیان ما
* به هر گلشن که باشد، مشت خاری می شود پیدا
شعر کامل
صائب تبریزی
* گر چه گردآلود فقرم شرم باد از همتم
* گر به آب چشمه خورشید دامن تر کنم
شعر کامل
حافظ