هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 166

1. ای کسانی که به خاک قدمش جا دارید

2. گاه گاه از من محروم شده یاد آرید

3. تا کی از حسرت او خیزم و بر خاک افتم؟

4. وقت آنست که از خاک مرا بردارید

5. گر ز نزدیک نخواهد که ببینم رویش

6. باری از دور به نظارهٔ او بگذارید

7. بی‌شمارند صف جمع غلامان در پیش

8. بنده را در صف آن جمع یکی بشمارید

9. گرد آن کوی سگانند بسی، بهر خدا

10. که مرا نیز در آن کوی سگی پندارید

11. بعد مردن سر من در سر کویش فگنید

12. ور توانید به خاک قدمش بسپارید

13. تا کی ای سنگ‌دلان مرگ هلالی طلبید؟

14. مُرد بیچاره، شما نیز همین انگارید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* پیش ناهن چه حاصل ذکر پردازی کمال
* دانه گوهر چه ریزی مرغ ارزن خواره را
شعر کامل
کمال خجندی
* چه خوش گفت جمشید با تاج و گنج
* که یک جو نیرزد سرای سپنج
شعر کامل
حافظ
* ژاله و صبح بهم یافته کافور و گلاب
* زاین و آن داروی هر درد سر آمیخته‌اند
شعر کامل
خاقانی