هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 175

1. غم نیست که ز داغ تو می‌سوزدم جگر

2. داری هزار سوخته، من هم یکی دگر

3. یا رب چه کم شود ز تو، ای پادشاه حسن

4. گر سوی من به گوشهٔ چشمی کنی نظر؟

5. در کوی تو سرآمد اهل وفا منم

6. از چشم التفات وفای مرا نگر

7. تا کی در آرزوی تو گردیم کو به کوی؟

8. تا کی به جستجوی تو گردیم در به در؟

9. جان می‌کنیم و یار ز ما بی‌خبر هنوز

10. خواهیم مردن از غم او تا شود خبر

11. در گوشهٔ غم است هلالی به صد نیاز

12. گاهی ز چشم لطف برین گوشه بر نگر


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* تا خیال گریه کردم یار رفت
* این غزال از بوی خون رم می کند
شعر کامل
صائب تبریزی
* دستگیری نتوان داشت توقع ز غریق
* اهل دنیا همه درمانده تر از یکدگرند
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتم، ای دل، مرو آنجا که گرفتار شوی
* عاقبت رفتی و آن گفت منت پیش آمد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی