هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 227

1. هر شب به سر کوی تو از پای درافتم

2. وز شوق تو آهی زنم و بی‌خبر افتم

3. گر بار غم این‌ست که من می‌کشم از تو

4. بالله! که اگر کوه شوم از کمر افتم

5. خواهم بزنی تیر و به تیغم بنوازی

6. تا در دم کشتن به تو نزدیک‌تر افتم

7. من بعد بر آنم که به بوی سر زلفت

8. برخیزم و دنبال نسیم سحر افتم

9. ای شیخ، به محراب مرا سجده مفرما

10. بگذار، خدا را، که بر آن خاک درافتم

11. گمراهی من بین که درین مرحله هر روز

12. از وادی مقصود به جای دگر افتم

13. سیلاب سرشک از مژه بگشای، هلالی

14. مپسند که آغشته به خون جگر افتم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دامن دوست به دست آر و ز دشمن بگسل
* مرد یزدان شو و فارغ گذر از اهرمنان
شعر کامل
حافظ
* دل تهی ناشده از خویش به جایی نرسد
* تا بود پر ز شکر نی به نوایی نرسد
شعر کامل
صائب تبریزی
* طریق عشق پرآشوب و فتنه است ای دل
* بیفتد آن که در این راه با شتاب رود
شعر کامل
حافظ