هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 235

1. من نه آنم که دل خویش مشوش دارم

2. هر کجا ناخوشی‌یی هست به او خوش دارم

3. گر سگان سر آن کوی کبابی طلبند

4. پاره سازم دل پرخون و بر آتش دارم

5. چه بلاها که دل زارم از آن مه نکشید؟

6. الله، الله! چه دل زار بلاکش دارم!

7. تا تو را صفحهٔ دل ساده شد از نقش وفا

8. ورق چهره به خوناب منقش دارم

9. از من امروز، هلالی، مطلب خاطر جمع

10. که دل آشفتهٔ آن زلف مشوش دارم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبح محشر سر زد و تخم امیدم سر نزد
* در چه ساعت یارب این یوسف به چاه افتاده است؟
شعر کامل
صائب تبریزی
* هرگز حدیث زلف تو کوته نمی شود
* این گفت و گوی تا به قیامت مسلسل است
شعر کامل
جامی
* همراه من مباش که غیرت برند خلق
* در دست مفلسی چو ببینند گوهری
شعر کامل
سعدی