هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 43

1. ای سر زلف تو کمند حیات

2. نیست ز قید تو امید نجات

3. آب حیاتی تو و خط بر لبت

4. سبزهٔ تر بر لب آب حیات

5. شور من از خندهٔ شیرین توست

6. ریش دلم را نمک‌ست این نبات

7. خاطر عاشق ز جهان فارغ‌ست

8. مشت ندارد خبر از کاینات

9. تازه‌براتی‌ست خط سبز تو

10. به ز شب قدر بود این برات

11. داد هلالی به وفای تو جان

12. جان دگر یافت ولی از وفات


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خنک آن درد که یارم به عیادت به سر آید
* دردمندان به چنین درد نخواهند دوا را
شعر کامل
سعدی
* وادی پیموده را از سرگرفتن مشکل است
* چون زلیخا، عشق می ترسم جوان سازد مرا
شعر کامل
صائب تبریزی
* من قدم بیرون نمی‌یارم نهاد از کوی دوست
* دوستان معذور داریدم که پایم در گلست
شعر کامل
سعدی