هلالی جغتایی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 47

1. ما عاشقیم و بی سر و سامان و می‌پرست

2. قانع به هر چه باشد و فارغ ز هر چه هست

3. ای رند جرعه‌نوش، تو و محنت خمار

4. ما و نشاط مستی عشق از می الست

5. دی آن سوار شوخ کمر بست و جلوه کرد

6. در صورتی که هر که بدیدش کمر ببست

7. هر کس که دل به دست بتی داد همچو من

8. سنگی گرفت و شیشهٔ ناموس را شکست

9. دل‌ها که می‌بری همه پامال می‌کنی

10. کاری نمی‌کنی که دلی آوری به دست

11. چون ابر دید اشک من از شرم آب شد

12. چون برق دید آه من از انفعال جست

13. آخر چو ره نیافت هلالی به بزم وصل

14. محروم از جمال تو در گوشه‌ای نشست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نیست ممکن از زبان خوش کسی نقصان کند
* چرب نرمی غوطه در شکر دهد بادام را
شعر کامل
صائب تبریزی
* شبنم نکرد داغ دل لاله را علاج
* نتوان به گریه شست خط سرنوشت را
شعر کامل
صائب تبریزی
* سپید و سیاهست هر دو زمان
* پس یکدگر تیز هر دو دوان
شعر کامل
فردوسی