جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1010

1. می رسد عید و کُشتۀ آنم

2. که کند غمزۀ تو قربانم

3. تیغ از کشتنم دریغ مدار

4. که برآمد درین هوس جانم

5. قتل عشّاق را چه حاجت تیغ

6. روی بنما که جان برافشانم

7. هیچ با زندگی نمی ماند

8. بی تو روزی که زنده می مانم

9. عید خود خوانمت ولی از عید

10. همه خندان، من از تو گریانم

11. مژدۀ عید و وعدۀ عیدی

12. همه بی تو وعید می دانم

13. جامی آن رخ ندید و عید گذشت

14. عید او را خجسته چون خوانم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ای غم اگر مو شوی پیش منت بار نیست
* پر شکرست این مقام هیچ تو را کار نیست
شعر کامل
مولوی
* زاهد ظاهرپرست از حال ما آگاه نیست
* در حق ما هر چه گوید جای هیچ اکراه نیست
شعر کامل
حافظ
* تا دامن کفن نکشم زیر پای خاک
* باور مکن که دست ز دامن بدارمت
شعر کامل
حافظ