جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1110

1. به عارض تو ز ماهِ تمام چون گویم

2. به لعل تو زمی لاله فام چون گویم

3. لبت گهی که درآید به شکرافشانی

4. حدیث طوطی شیرین کلام چون گویم

5. خوش آن زمان که ترا بینم و ز حیرانی

6. چنان شوم که ندانم سلام چون گویم

7. جفای تو همه وقتی رسد نمی دانم

8. که شکر این کرم مستدام چون گویم

9. شراب را که به هرجا حرام می دارند

10. اگر ز دست تو باشد حرام چون گویم

11. گدای کوی تو گویم چو نام من پرسند

12. چو این خجسته لقب هست نام چون گویم

13. چو جامی از هوست می پرست شد با او

14. بجز حکایت صهبا و جام چون گویم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* روی خوبت، ماه تابان من است
* ماه رویا! روی خوب از من متاب
شعر کامل
سلمان ساوجی
* آزمودم مرگ من در زندگیست
* چون رهم زین زندگی پایندگیست
شعر کامل
مولوی
* ز گرد خوان نگون فلک طمع نتوان داشت
* که بی ملالت صد غصه یک نواله برآید
شعر کامل
حافظ