جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1157

1. شراب لعل بده ساقیا که یک دو سه دم

2. رهم ز شغل سیه کاری دوات و قلم

3. به دل که چون ورقِ نانوشته پاکیزه است

4. چرا کشم ز خیالِ دروغ و راست قلم

5. دلم ز رنگ دورنگی گرفت چند کنم

6. سوادِ شعر قرین با بياض شعر به هم

7. به وصف روی غزالان غزل سرایی چند

8. به فکر قافیه پُشتی چو زلف ایشان خم

9. کدورت خط و شعرم کجا برد ز ضمیر

10. به جز صفای می و لحن زیر و نغمۀ بم

11. ولی دریغ که طی شد ز بزمگاه امید

12. ز دستبرد لئيمان بساطِ لطف و کرم

13. سفال درد ترا بس ز دست دُردکشان

14. حدیث جام مکن جامی و حکایت جم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دامن کشیدن از کف عشاق سهل نیست
* یوسف ازین گناه به زندان نشسته است
شعر کامل
صائب تبریزی
* به سان‌ گوی کردم دل که دیدم آن صنم دارد
* زسنبل زلف چون چوگان و ازگل چهره چون میدان
شعر کامل
امیر معزی
* تو را که گفت که سعدی نه مرد عشق تو باشد
* گر از وفات بگردم درست شد که نه مردم
شعر کامل
سعدی