جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 180

1. نهفته سیم به زیر قبا که این بدن است

2. گرفته برگ سمن را به بر که پیرهن است

3. ببین ز پیرهن اندام نازکش که مگر

4. در آب گشته عیان عکس لاله و سمن است

5. اگر کنند به گُل نازنین تنش را باد

6. رود ز تاب تعالى الله این چه لطف تن است

7. کله شکسته کمر بسته برگذشت از من

8. گذشت عمری و آن شکل پیش چشم من است

9. چو در نظارۀ آن روی می توان مردن

10. مرا هزار شکایت ز جان خویشتن است

11. چو گفتمش سخن تلخ چند گفت به ناز

12. که شرم دار نه آخر ازین لب و دهن است

13. اگر به کوی تو جامی کشد فغان ای سرو

14. مگیر خرده که او عندلیب این چمن است


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نفسی بیا و بنشین سخنی بگوی و بشنو
* که قیامتست چندان سخن از دهان خندان
شعر کامل
سعدی
* دلم جز مهر مه رویان طریقی بر نمی‌گیرد
* ز هر در می‌دهم پندش ولیکن در نمی‌گیرد
شعر کامل
حافظ
* می‌گریم و مرادم از این سیل اشکبار
* تخم محبت است که در دل بکارمت
شعر کامل
حافظ