جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 338

1. بلبل چو مطربان به غزل خوانی آمدست

2. بر وی شکوفه در درم افشانی آمدست

3. همچون شکوفه شو درم افشان که جمع آن

4. هرجا که هست تخم پریشانی آمدست

5. پژمرده بودم از دی باغ و در این زمان

6. آبی به رویش از نم نیسانی آمدست

7. هر شاخ گل زغنچۀ نشکفته با دلی

8. چون عاشقان پُر آتش پنهانی آمدست

9. ز آلوده دامنان بگسل کز گل و سمن

10. هرسو هزار شاهد روحانی آمدست

11. می نوش و مست زی که جزین نیست فصل گل

12. کاری که ختم آن نه پشیمانی آمدست

13. جامی که و بهار سمرقند و وصف آن

14. کو مست گلرخان خراسانی آمدست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چنین است کردار گردون پیر
* گهی چون کمانست و گاهی چو تیر
شعر کامل
فردوسی
* خوش آن که حلقه‌های سر زلف واکنی
* دیوانگان سلسله‌ات را رها کنی
شعر کامل
فروغی بسطامی
* عقل پرسید که دشوارتر از کشتن چیست
* عشق فرمود فراق از همه دشوارتر است
شعر کامل
فروغی بسطامی