جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 465

1. میل خَم اَبروی توام پشت دو تا کرد

2. در شهر چو ماه توام انگشت نما کرد

3. از موی میان تو جدا بس که کشم رنج

4. نتوان تن رنجور من از موی جدا کرد

5. با دیدۀ غمدیدۀ من اشک دمادم

6. آن کرد که با خانۀ تن سیل فنا کرد

7. دوران ز گل و لای می و خشت سر خُم

8. بس خانۀ عشرت که درین دیر بنا کرد

9. جامی ز لبت داشت تنم وام به گردن

10. از گردن او تیغ تو آن وام ادا کرد

11. تا شد به قبا سرو قد ناز تو مایل

12. گُل اطلس فیروزۀ زربفت قبا کرد

13. جامی که شد از سنگ ستم بر تو دعاگوی

14. مرغیست که از برگ گل آغاز نوا کرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* همه را هست همین داغ محبت که مراست
* که نه مستم من و در دور تو هشیاری هست
شعر کامل
سعدی
* حسن بالای چو سروش ز خرامیدن و خواب
* طعنه بر قامت شمشاد و صنوبر زده بود
شعر کامل
اوحدی
* شب صحبت غنیمت دان و داد خوشدلی بستان
* که مهتابی دل افروز است و طرف لاله زاری خوش
شعر کامل
حافظ