جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 699

1. سرو من در سایۀ سنبل سمن می پرورد

2. سبزۀ تر در کنار نسترن می پرورد

3. باغبان گر بیند آن رخسار و خط ماند خجل

4. زان گل و ریحان که بر طرف چمن می پرورد

5. مایه بخش اشک غمّاز آمد از خوانابه دل

6. دشمن خود را به خون خویشتن می پرورد

7. هر گیاه غم که سر بر زد ز خاک محنتی

8. عشق تو آن را به آب چشم من می پرورد

9. از پیِ گلگشت شیرین لاله را در بیستون

10. گردش دوران به خون کوهکن می پرورد

11. قوت مجنون غم بود در وادی لیلی و بس

12. وه که مسکین طعمۀ زاغ و زغن می پرورد

13. گوش کن گفتار جامی را که در وصف لبت

14. می گدازد جان شیرین و سخن می پرورد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دلبرا بنده نوازیت که آموخت بگو
* که من این ظن به رقیبان تو هرگز نبرم
شعر کامل
حافظ
* زلف تو برد دین و دل و عقل و هوش من
* شب پاک خانه را نتوان رفتن این چنین
شعر کامل
صائب تبریزی
* همه شب راه دلم بر خم گیسوی تو بود
* آه از این راه که باریک تر از موی تو بود
شعر کامل
فروغی بسطامی