جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 698

1. هر شب زغمت بس که دلم زار بنالد

2. از نالۀ زارم در و دیوار بنالد

3. بی روی تو نالد دل ازین سینۀ صد چاک

4. چون مرغ قفس کز غم گلزار بنالد

5. آه از دل سخت تو که یک ره نکنی گوش

6. گر عاشق دلْ سوخته صدبار بنالد

7. افغانِ دلم آید از آن طُرّۀ شبرنگ

8. چون نالۀ مرغی که شب تار بنالد

9. گر کوهکن از عشق بنالد عجبی نیست

10. گر کوه بود والله ازین بار بنالد

11. بلبل که ز گل هرچه رسد هست به آن خوش

12. خوش نیست گر از سرزنش خار بنالد

13. جامی کن از یار فغان گر ستمی کرد

14. یار آن نبود کز ستمِ یار بنالد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر مرگ دادست بیداد چیست
* ز داد این همه بانگ و فریاد چیست
شعر کامل
فردوسی
* سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد
* دلبر که در کف او موم است سنگ خارا
شعر کامل
حافظ
* چو تا با من سخن گویی ز شادی
* چو مرزنگوش گردم سر به سر گوش
شعر کامل
ظهیر فاریابی