جامی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 816

1. درین ره خضر همّت همرهم بس

2. حريمِ نیستی منزلگهم بس

3. حریف کُنجِ خلوتْ خانۀ فقر

4. دلِ هشیار و جان آگهم بس

5. طرازِ آستین دلقِ تجريد

6. وما تَوْفيقی اِلّا بالله ام بس

7. چرا منّت کشم بهر چراغی

8. فروغ مجلس از شمع مَهَمْ بس

9. مرا گر دولت شاهنشهی نیست

10. فراغ از دولت شاهنشهم بس

11. ز بیرون گر لباس تو به تو نیست

12. جگر بسته درون خون ته تهم بس

13. چو جامی گرنه کوتاه آستینم

14. ز مشتِ سفله دست کوتهم بس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نخل بالای تو سر تا به قدم شیرین‌ست
* این چه نخل‌ست که هم نازک و هم شیرین‌ست؟
شعر کامل
هلالی جغتایی
* دران مبین تو که شور است آب دیده عاشق
* که پرورش جز از این آب نیست مهرگیا را
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی
* گذر از دست رقیبان نتوان کرد به کویت
* مگر آن وقت که در سایه زنهار تو باشم
شعر کامل
سعدی