کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1012

1. چه موجب است که هیچ التفات ما نکنی

2. ترحمی به غریبان بینوا نکنی

3. به دشمنان مخالف بسر بری باری

4. به دوستان وفادار جز جفا نکنی

5. چو کام ماندهی ز آن دهان بگو با ما

6. که این مضایقه با دیگران چرا نکنی

7. نو پادشاه جهانی و ما گدا چه سبب

8. که التفات به حال من گدا نکنی

9. به وعده چند دهی انتظار وصل مرا

10. چو حاجت دل بیچاره ای روا نکنی

11. ثواب کار من است آنکه بر نشانه دل

12. به نوک غمزه کشی ناوک و خطا نکنی

13. کمال دل شده بیگانه شد ز خویش و هنوز

14. تو همچنان به وصال خود آشنا نکنی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در دایره قسمت ما نقطه تسلیمیم
* لطف آن چه تو اندیشی حکم آن چه تو فرمایی
شعر کامل
حافظ
* شکر خوشست ولیکن حلاوتش تو ندانی
* من این معامله دانم که طعم صبر چشیدم
شعر کامل
سعدی
* چون صدف هرکس که دندان بر سر دندان نهد
* سینه اش بی گفتگو گنجینه دریا شود
شعر کامل
صائب تبریزی