کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1062

1. من آن بهتر که باشم رند و عامی

2. که نیکو نیست عشق و نیکنامی

3. نوشتند از ازل بر سر چو جامم

4. کران لب باشدم بس تلخکامی

5. بدان ساعد بغین شد لاف سیمم

6. که آن از سادگی بودست و خامی

7. مه نو ز ابرویش خود را فزون دید

8. همین باشد نشان نا تمامی

9. کمال این پنج بیت آن پنج گنج است

10. که ماند از تو چوآنها از نظامی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتم ای بخت بخفتیدی و خورشید دمید
* گفت با این همه از سابقه نومید مشو
شعر کامل
حافظ
* عشق پیری است که ساغر زده‌ایم از کف او
* عقل طفلی است که دانا شده در مکتب ما
شعر کامل
فروغی بسطامی
* سودای عشق پختن عقلم نمی‌پسندد
* فرمان عقل بردن عشقم نمی‌گذارد
شعر کامل
سعدی