کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1063

1. من اوصاف حست ندانم کماهی

2. ولی این قدر روشنم شد که ماهی

3. مرا در سرست اینکه باشم غلامت

4. گدا بین که دارد نمای شاهی

5. به زلف چو شستت گرفتار باشد

6. من و هر که گیری ز مه تا به ماهی

7. مرا توبه فرمودن از خال مشکین

8. بود شستن از روی رنگی سیاهی

9. تو دلتنگی ما بپرس از دهانت

10. که خرد است وصادق بود در گواهی

11. بکن از دعای کمال احترازی

12. که اثرهاست در ناله صبحگاهی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* چون بیالاید به ‌خون بدسگالان تیغ او
* ارغوان و لاله‌ گویی رسته‌ از نیلوفرست
شعر کامل
امیر معزی
* خاکساری که به خواری به جهان ننگرد او
* بر سرش خاک که از خاک بسی خوارتر است
شعر کامل
عطار
* عشق از ره تکلیف به دل پا نگذارد
* سیلاب نپرسد که در خانه کدام است
شعر کامل
صائب تبریزی