کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 1076

1. هر لحظه بما از نو رسد تحفة دردی

2. اگر این نبدی عاشق درویش چه خوردی

3. دل چاره درد تو به این کرد که خون شد

4. این چاره نبودی دل بیچاره چه کردی

5. میسوخت سراپای وجودم ز دل گرم

6. گرمی نزدم هر دم ازین غم دم سردی

7. حوران کفن من همه در روی بمالند

8. با خاک لحد گر برم از کوی تو گردی

9. عاشق بشه فرد یگانه ننشیند

10. گر نیست چو فرزین ز دو عالم شده فردی

11. کو بار سبک روح که بهر دل مجروح

12. سازیم ز خاک قدمش مرهم دردی

13. تا چند کمال این همه درمان طلبیدنه

14. رنجی بر و دردی طلاب از باطن مردی


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* نوبت وصل و لقاست نوبت حشر و بقاست
* نوبت لطف و عطاست بحر صفا در صفاست
شعر کامل
مولوی
* چو رخشنده گردد جهان ز آفتاب
* رخ نرگس و لاله بینی پر آب
شعر کامل
فردوسی
* غم زمانه که هیچش کران نمی‌بینم
* دواش جز می چون ارغوان نمی‌بینم
شعر کامل
حافظ