کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 19

1. چشمت از گوشه تقوا بدر آورد مرا

2. مست و غلطان سوی اهل نظر آورد مرا

3. خرقه ارزق من باز به می گلگون شد

4. عشق هر دم به دگر رنگ برآورد مرا

5. داده پیش از دگران جام میم پیر مغان

6. آن تهی ناشده جام دگر آورد مرا

7. باده هر چند که خوردم به لبش تشنه ترم

8. تشنگی نقل و شکر بیشتر آورد مرا

9. خواهد امد به سرم مست صبوحی زده باز

10. سحری هاتف غیب این خبر آورد مرا

11. اشکم از بهر نثار قدم دوست به چشم

12. مردمی کرد و بدامن گهر آورد مرا

13. جستم از حال دل رفته نشانی ز نسیم

14. بوی یار آمد و از جان خبر آورد مرا

15. جان چاشنی ای زان لب شیرین طلبید

16. غم هجر آمد و خون جگر آورد مرا

17. باده بی نرگس مخمور توام کرد خراب

18. مشگ بی طره تو دردسر آورد مرا

19. مست و سودا زده چون نرگس ساقیست کمال

20. مگر آن می زلب چون شکر آورد مرا


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* کسی که روی تو دیدست حال من داند
* که هر که دل به تو پرداخت صبر نتواند
شعر کامل
سعدی
* شکایت نامه ما سنگ را در گریه می آرد
* مهیای گرستن شو، دگر مکتوب ما بگشا
شعر کامل
صائب تبریزی
* وصیت همین است جان برادر
* که اوقات ضایع مکن تا توانی
شعر کامل
سعدی