کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 20

1. چشمت به غمزه کشن من بیگناه را

2. خود زلف را چه گویم و خال سیاه را

3. با آه و روی زرد ز خالت شدیم دور

4. باد آمد و ز دانه جدا کرد کاه را

5. مردم ز مه حساب گرفتند سالها

6. نگرفت در حساب جمال تو ماه را

7. جوهر که قیمتی است کشندش به احتیاط

8. من هم به دیده می کشم آن خاک راه را

9. از همت گدای تو باشد فرو هنوز

10. بی عرش اگر کشند شهان بارگاه را

11. سلطان حسن گو سوی دلها نظر گمار

12. ملک آن اوست کو بنوازد سپاه را

13. نام کمال خواجه که درویش خوانده ای

14. درویش خوانده ای به غلط پادشاه را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بر تن چه زنی گلاب و کافور
* این شعله در استخوان گرفته
شعر کامل
حزین لاهیجی
* ورق گردانی عمر زلیخا نامه ای دارد
* که انجام محبت خوشتر از آغاز می گردد
شعر کامل
صائب تبریزی
* گفتم، ای دل، مرو آنجا که گرفتار شوی
* عاقبت رفتی و آن گفت منت پیش آمد
شعر کامل
امیرخسرو دهلوی