کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 212

1. کی چاره درد من بیچاره ندانست

2. دل خون شد ازین درد و جز این چاره ندانست

3. دردم به طبیب ار چه بدینگونه نگفتند

4. چون بود که از گونه رخساره ندانست

5. در تجربه سنگدلان سخت خطا کرد

6. آنکس که دلت سخت تر از خاره ندانست

7. در مطبخ عشق تو کباب دل ما را

8. لذت به از آن غمزه خونخواره ندانست

9. دانست دل غمزده دفع همه اندوه

10. دفع غم معشوق ستمکاره ندانست

11. شد عمر طلبکار برای طلب آخر

12. آخر خبری از دل آواره ندانست

13. مژگان کمال این همه سوزن چه دهد آب

14. چون دوختن خرقه صد پاره ندانست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* حافظ از بهر تو آمد سوی اقلیم وجود
* قدمی نه به وداعش که روان خواهد شد
شعر کامل
حافظ
* راهی بزن که آهی بر ساز آن توان زد
* شعری بخوان که با او رطل گران توان زد
شعر کامل
حافظ
* بلبل و سرو و سمن یاسمن و لاله و گل
* هست تاریخ وفات شه مشکین کاکل
شعر کامل
حافظ