کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 213

1. کسی که پرتو انوار لامکانی یافت

2. فراغت از همه آشوب این جهانی یافت

3. به ذرهای نخرد های و هوی سلطانان

4. دلی که بر در حق راه پاسبانی یافت

5. فروتنی کن اگر سر فرازیت باید

6. چو پشت خوشه خم از بهر سرگرانی یافت

7. نماز و طاعت پیری طریق ناکامی است

8. خوشا سعادت شخصی که در جوانی یافت

9. اگر چه همچو سکندر رسید بر ظلمات

10. ولی چه سود که خضر آب زندگانی یافت

11. بگو که گنج سخن از که بافتی تو کمال

12. به بمن همت برهان کیمیائی یافت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* صبح می‌خندد و من گریه کنان از غم دوست
* ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست
شعر کامل
سعدی
* رشک می آید مرا از جامه بر اندام تو
* با تو ای گل جای در یک پیرهن باید مرا
شعر کامل
رهی معیری
* ز دستم بر نمی‌خیزد که یک دم بی تو بنشینم
* بجز رویت نمی‌خواهم که روی هیچ کس بینم
شعر کامل
سعدی