کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 232

1. گل شکفت و باز نو شد عشق ما بر روی دوست

2. شاخ گل یارب چه می ماند به رنگ و بوی دوست

3. سنبل از تشویش باد آورده سر در پای سرو

4. گوئیا زلف است سر بنهاده بر زانوی دوست

5. چشم نرگس در کرشمه سحرها خواهد نمود

6. کو نظرها بافته است از غمزه جادوی دوست

7. چون نمی بیند نظیر روی او گل جز در آب

8. بر لب جو می کند زآنروی جست وجوی دوست

9. از انتظار پای بوس سرو آب استاده بود

10. چون بدید آن قامت و بالا روان شد سوی دوست

11. تا ابد ریحان رحمت سر برآرد از گلم

12. گر برم با خاک بونی از نسیم موی دوست

13. بر سر آن کر کند افغان به دور گل کمال

14. بلبلان در بوستان نالند و او رکوی دوست


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* آن نقطه که پیرایهٔ پرگار وجود است
* خالی است که بر کنج لب نوش تو افتاد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* با صبح بگویید که بیوقت مزن دم
* امشب شب وصل است نگه دار نفس را
شعر کامل
کمال خجندی
* عندلیبی راکه ازگل با خیال گل خوش است
* هیچ باغ دلگشایی نیست چون چاک قفس
شعر کامل
صائب تبریزی