کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 283

1. یاد بوس چون منی حیف است کآید بر زبانت

2. نیک گفتی نیک پیش آ، تا ببوسم آن دهانت

3. زاهد پر خواره می شد دم به دم لاغر میانتر

4. ا گر دل او گه گهی میرفت در فکر مانت

5. زآن دهان و زآن میان خواهد دلم پرسد نشانی

6. بی نشان از بی نشانان زودتر باید نشانت

7. چون بشیر از لبلة المعراج زلفت بر گذشته

8. در میان قاب قوسیتم فکنده ست ابروانت

9. سر به هر در میزنیم شاید در آری سر از آن در

10. اینهمه تصدیع از آن آورده ام بر آستانت

11. گفتمش یکدم مجالم ده که تا آن لب پیوسم

12. گفت پرهیز کن کاین انگین دارد زبانت

13. با خیالش تا سخن راندی کمال از در اشکت

14. میچکد درهای گوناگون از لفظ در فشانت


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* درودی چو نور دل پارسایان
* بدان شمع خلوتگه پارسایی
شعر کامل
حافظ
* غرض کرشمه حسن است ور نه حاجت نیست
* جمال دولت محمود را به زلف ایاز
شعر کامل
حافظ
* مرغ پرنده اگر در قفسی پیر شود
* همچنان طبع فرامش نکند پروازش
شعر کامل
سعدی