کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 291

1. ز من که عاشق و رندم مجری زهد و صلاح

2. که روز مستم و شب هم زهی صباح و رواح

3. قبه و واعظ ما را که بحر علم نهند

4. همان حکایت کالبحردان و کاملاح

5. ترا که نیست صلاحیت نظر بازی

6. در آن نظر بود ار خوانمت ز اهل صلاح

7. به پرتو رخ تو آفتاب را چه فروغ

8. على الخصوص چراغی که بر کنی به صباح

9. مهوش رغز نظرها که در شریعت عشق

10. گرفته اند تماشای روی خوب مباح

11. زمان حادثه ساقی بریز می در جام کمال

12. چو باد فتنه وزد در زجاج به مصباح

13. محتسب آمد به جنگ خیز نو نیز

14. به باده غسل برآور که الوضوء سلاح


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* در چمن هر دم که چون عرعر خرامان می‌شدی
* خنده بر بالای سرو بوستان می‌آمدت
شعر کامل
خواجوی کرمانی
* در اندرون من خسته دل ندانم کیست
* که من خموشم و او در فغان و در غوغاست
شعر کامل
حافظ
* بر جهان تکیه مکن ور قدحی می داری
* شادی زهره جبینان خور و نازک بدنان
شعر کامل
حافظ