کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 292

1. ای صبا چند روی بر د جانان گستاخ

2. در شب تار بر آن زلف پریشان گستاخ

3. باشد اینها حرکات خنک و بادسری

4. که در آن روضه کنی گشت شهستان گستاخ

5. زلف کجدار که با روی نو پهلو نزند

6. هندوانرا نتوان کرد به ترکان گستاخ

7. گر برم نام لبت گریه کنان خرده مگیر

8. این که خودم ساخته بر لب خندان گستاخ

9. لوح رخسار تو بپیشش همه وقت این عجبست

10. که بر آمد خط مشکین تو زینسان گستاخ

11. پارسایان ادب رند ندارند نگاه

12. دیده ام بیشتر مردم نادان گستاخ

13. باغ رخسار بتان بهر تماشاست کمال

14. تبری دست برآن سیب زنخدان گستاخ


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* هر کرا اسرار کار آموختند
* مهر کردند و دهانش دوختند
شعر کامل
مولوی
* عشق و شباب و رندی مجموعه مراد است
* چون جمع شد معانی گوی بیان توان زد
شعر کامل
حافظ
* آدمی مخفیست در زیر زبان
* این زبان پرده‌ست بر درگاه جان
شعر کامل
مولوی