کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 337

1. بر افشان زلف تا دل را شب محنت به روز آید

2. برافکن پرده تا جان را سعادت روی بنماید

3. به رویت نسبتی کردیم روی ماه تابان را

4. کلاه حسن، أو زآن روز برخورشید می ساید

5. کسی کز پرتو مهر تو دارد گرمینی برسر

6. کارگر از آتش بپرهیزد چو شمعی سوختن باید

7. پیاد صبح در کویت طوافی کردی لیکن

8. نمی ترسم که چون گردم زخاک بات برباید

9. در آن حضرت کجا باشد مرا امکان گردیدن

10. که مقبل بنده ای باید که آن درگاه را شاید

11. بسی دلبستگی دارد به زلفت عقل سودائی

12. مرا زین عقدۂ مشکل ندانم تا چه بگشاید

13. چو ماه عبد اگر شامی به سر وقت کمال آئی

14. ترا حسن رخ و او را سعادتها بیفزاید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* منعم از دلبستگی آزار دنیا می کشد
* تا گهر دارد صدف تلخی زدریا می کشد
شعر کامل
صائب تبریزی
* همیشه نرگس مست تو را بیمار می‌بینم
* ولی در عین بیماریش مردم‌دار می‌بینم
شعر کامل
سلمان ساوجی
* گاه خلوت صوفیان وقت با موی چو شیر
* ورد خود ذکر برنج و شیر و شکر کرده‌اند
شعر کامل
سنایی