کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 348

1. بوی خوشت چو همدم باد سحر شود

2. حال دلم ز زلف تو آشفته تر شود

3. تا عقل خرده دان نبرد پی به نیستی

4. مشکل که از دهان تو هیچش خبر شود

5. شیرینی لب تو چه گویم که وصف آن

6. گر بر زبان خامه رود نی شکر شود

7. عکس جمال در قدح می نکن که گل

8. خوبست و چون در آب فته خوبتر شود

9. بر آستانت سجده شکر آرم ار مرا

10. روزی از آن مقام مجال گذر شود

11. طبعم چنان به نکهت زلف تو شد لطیف

12. کر باد مشک بوی مرا درد سر شود

13. از زلف او سخن به درازی کند کمال

14. ز صف دهانش کن که سخن مختصر شود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل به زنار سر زلف بتان خواهم بست
* خویشتن را به ره کفر سمر خواهم کرد
شعر کامل
فروغی بسطامی
* طبیبم گفت درمانی ندارد درد مهجوری
* غلط می‌گفت خود را کشتم و درمان خود کردم
شعر کامل
وحشی بافقی
* بر تن و جان ناکسان و کسان
* چرب و شیرین چو روغن بلسان
شعر کامل
سنایی