کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 376

1. چشم توأم به غمزه خونخوار می کشد

2. آن خونبها بود که دگر بار میکشد

3. ترسم کشند از حسدم بار و همنشین

4. گر گویم این بکس که مرا بار میکشد

5. آن قامت چو تیر و دو ابروی چون کمان

6. پیوسته میکشد دل و همواره میکشد

7. در انتظار کشتن خود تا یکی چو شمع

8. می سوزدم چو عاقبت کار می کشد

9. فکر میان او مکن ای دل که این خیال

10. تن را تار می کند و زار می کشد

11. ای آنکه صحتم طلبی زود تر مرا

12. بنما به آن طبیب که بیمار می کشد

13. بسیار زنده کرد لبش گفته ای کمال

14. بسیار هم مگوی که بسیار می کشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به بدی در همه جا نام برآرم که مباد
* خون من ریزی و گویند سزاوار نبود
شعر کامل
نظیری نیشابوری
* ز مشرق سر کو آفتاب طلعت تو
* اگر طلوع کند طالعم همایون است
شعر کامل
حافظ
* حسن و عشق پاک را شرم و حیا در کار نیست
* پیش مردم شمع در بر می کشد پروانه را
شعر کامل
صائب تبریزی