کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 415

1. دوش در خانه ما ماه فرود آمده بود

2. خانه روشن شد و دیدیم همو آمده بود

3. تا به بینیم به طلعت میمون فالش

4. فرعه انداخته بودیم و نکو آمده بود

5. نا تمامی مه آنشب همه را روشن شد

6. که چو آئینه به او روی برو آمده بود

7. با خیال لب و آن عارض نازک در چشم

8. آب دولت همه را باز بجو آمده بود

9. می دمید از دم مشکین صبا بوی بهشت

10. بوی بردیم که او زآن سر کو آمده بود

11. هر که دیدیم چو چشم و سر زلفش آنجا

12. مست و آشفته آن سلسله مو آمده بود

13. دل دیوانه خود سوخته چون عود کمال

14. آن پری روی ملک خوی ببو آمده بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* یک جهان شوخی به یک عالم حیا آمیختند
* کان دو رعنا نرگس از بستان حسن انگیختند
شعر کامل
محتشم کاشانی
* سایه قد تو بر قالبم ای عیسی دم
* عکس روحیست که بر عظم رمیم افتادست
شعر کامل
حافظ
* بکوبید دهل‌ها و دگر هیچ مگویید
* چه جای دل و عقلست که جان نیز رمیده‌ست
شعر کامل
مولوی