کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 416

1. دوشم خیال روی تو در سر فتاده بود

2. گوشی در بهشت برویم گشاده بود

3. تا تو ز در درآنی و مجلس دهی فروغ

4. شب نا بروز شمع به پا ایستاده بود

5. ساقی به یاد روی توام هر قدح که داد

6. آب حیات بود که خوردم نه باده بود

7. جام از لب تو خواست گذشتن به ناز کی

8. آن صاف دل بین که چه مقدار ساده بود

9. در خواب دیدمت که بمن دست می دهی

10. دولت نگر که دوش مرا دست داده بود

11. سرگشته که بود روان پیش تو چو شمع

12. جانی بدست کرده و بر کف نهاده بود

13. درد ارچه کم نبود ز هر سو کمال را

14. دوش از فراق روی تو چیزی زیاده بود


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* اگر چه خواب یوسف رابه بند انداخت ،درآخر
* همان ازمحنت زندان برون آوردتعبیرش
شعر کامل
صائب تبریزی
* چو لاله سینهٔ من چاک شد، بیا و ببین
* که از تو بر دل پرخون چه داغ‌ها دارم؟
شعر کامل
هلالی جغتایی
* حافظ اسرار الهی کس نمی‌داند خموش
* از که می‌پرسی که دور روزگاران را چه شد
شعر کامل
حافظ