کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 42

1. کردند ید آن زلف و رخ دلهای بی آرام را

2. بهر شکار بلبلان بر گل نهادی دام را

3. پیش گل اندام تو دارد گل اندامی ولی

4. لطفی نباشد آنچنان اندام بی اندام را

5. ساقی رسید ایام گل خالیست از می جام مل

6. آن به که در دوری چنین خالی نداری جام را

7. گفتی دهیمن عاقبت می از کف سیمین خود

8. جان سرختی تا کی دهی این وعده های خام را

9. حسن جهانگیرت چو کرد آن زلف دور از پیش رو

10. دادی به یغما روم را کردی پریشان شام را

11. گه گه که از لب چاشنی با هر دعاگونی دهی

12. از بهر من داری نگه زیر زبان دشنام را

13. أو زلف بشکست و کمال از توبه و زهد و ورع

14. زنار چون ببرید بار او هم شکست اصنام را


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* ز حال ما دلت آگه شود مگر وقتی
* که لاله بردمد از خاک کشتگان غمت
شعر کامل
حافظ
* حیف است بلبلی چو من اکنون در این قفس
* با این لسان عذب که خامش چو سوسنم
شعر کامل
حافظ
* بر لعل لبت جان ز سر شرق فشاندن
* سهل است ولی زیره به کرمان نتوان برد
شعر کامل
کمال خجندی