کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 426

1. رخ نو نور بماه تمام می بخشد

2. چو خلعتی که شهی با غلام می بخشد

3. مرا که کشته مجرم ز لب پیام رسان

4. که باز عمر نومه آن پیام می بخشد

5. بیار سیب ذقن گرچه نقره خام است

6. که باغبان به گدا هرچه خام می بخشد

7. حریم وصل تو چون کعبه منزلی به صفاست

8. مرا صفای عجب آن مقام میبخشد

9. به باد زلف و رخ تست پیر مجلس را

10. دم و نفس که به هر صبح و شام میبخشد

11. مرد باده فروشم که شیخ جام خود اوست

12. هرآنکه زو مددی خواست جام میبخشد

13. کمال بوسه دهم با تو گفت با دشنام

14. به هر دو نقل خوشم هر کدام می بخشد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* بنه بر طاق نسیان زهد را چون شیشه خالی
* درین موسم که سنگ از لاله جام آورد مستان را
شعر کامل
صائب تبریزی
* حریم عشق را درگه بسی بالاتر از عقل است
* کسی آن آستان بوسد که جان در آستین دارد
شعر کامل
حافظ
* کسی نیک بیند به هر دو سرای
* که نیکی رساند به خلق خدای
شعر کامل
سعدی