کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 438

1. ز خوان وصل تو تا با من گدا چه رسد

2. به جز جگر به گدایان بینوا چه رسد

3. البته که پر شکرست آن به هیچ کس نرسید

4. ازان دهان که ز هیچ است که مرا چه رسد

5. هزار تشنه به آبه لبی چو قطره آب

6. میان آن همه از قطره بما چه رسد

7. تو کیستی و من ای دل که جرعه زین جام

8. بصد چو جم نرسد تا من و تا چه رسد

9. چنین که بر سر کوی نو نیغ میبارد

10. به جز بلا بسر عاشق از هوا چه رسد

11. از نیزه بازی مژگان شوخ چشمانم

12. سنان به سینه رسید و هنوز تا چه رسد

13. کمال چون نرسد جز جفا ز اهل وفا

14. قیاس کن که ز خویان بیوفا چه رسد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گر نکوکاران رخ چون ارغوان آرند پیشت
* من نمی‌آرم بغیر از اشکهای ارغوانی
شعر کامل
اوحدی
* بازیچه امواج بود کشتی خالی
* دل را ز غم و درد سبکبار مدارید
شعر کامل
صائب تبریزی
* مویت رها مکن که چنین بر هم اوفتد
* کآشوب حسن روی تو در عالم اوفتد
شعر کامل
سعدی