کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

شمارهٔ 451

1. سروسهی به بستان گر سالها برآید

2. با قد دلربایان در حسن بر نیاید

3. صوفی ز ما بیاموز آئین عشقبازی

4. کز زاهد ریای این کار کمتر آبد

5. آن زلف عنبر افشان پیوسته باد درهم

6. کو از سیاهکاری سر در رخ تو سابد

7. آن زلف عنبر افشان پیوسته باد درهم

8. بادی و در تن ما جانی دگر فزاید

9. ای دل ز جام محنت چندان مباش غمگین

10. باشد که صبح دولت یک روز رخ نماید

11. مانیم و آستانت تا هست زندگانی

12. با سر نهیم آنجا با خود دری گشاید

13. می خور کمال و بشکن ناموس اهل تقوی

14. زیرا که نیکنامی با عشق راست ناید


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
* شیر خدا و رستم دستانم آرزوست
شعر کامل
مولوی
* ای بلبل اگر نالی من با تو هم آوازم
* تو عشق گلی داری من عشق گل اندامی
شعر کامل
سعدی
* گرچه ز شعله کشد خنجر بیداد شمع
* روی وفا تافتن عادت پروانه نیست
شعر کامل
جامی