کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 618

1. گر به مسجد نروم قبله من روی تو بس

2. بعد ازین گوشه محراب من ابروی تو بس

3. عذر خواهان گناهان شبان روزی من

4. غم روی تو و آشفتگی موی تو بس

5. روز محشر که بیارد همه کس دستاویز

6. من سودا زده را حلقه گیسوی تو بس

7. حور عین گر نگشاید در فردوس مرا

8. هوس روی تو و خاک سر کوی تو بس

9. ور شرابش ندهد ساقی رضوان بهشت

10. سر خوش نرگس جادوی را بوی تو بس

11. باغیانا نروم دیدن باغ نو که شد

12. دیده را با قدش از سرو لب جوی تو بس

13. نیست حاجت که کشی تیغ به آزار کمال

14. که به خون ریختنش غمزة جادوی تو بس


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل آگاه در پیری زغفلت بیش می لرزد
* که وقت صبح اکثر شبروان را خواب می آید
شعر کامل
صائب تبریزی
* ز خاک آفریدت خداوند پاک
* پس ای بنده افتادگی کن چو خاک
شعر کامل
سعدی
* می‌کشم مستانه بارت بی‌خبر
* همچو اشتر زیر بارم روز و شب
شعر کامل
مولوی