کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 692

1. بحمدالله که دیگر بر روی دوستانه دیدم

2. چو بلبل می کنم مسنی که باغ و بوستان دیدم

3. من آن مرغ خوش الحانم که بیرون از قفس خود را

4. به اقبال بهار ایمن ز تشویش خزان دیدم

5. فلک گر تافت روی مهر و بر گردید از یاری

6. فراموشم شد آن، هر دو چو یار مهربان دیدم

7. شب قدری که می جستم به خواب و روز نوروزی

8. چو آن رو دیدم و آن موهمین دیدم همان دیدم

9. مراد من میان بار بود آن در کنار آمد

10. میان راحت افتادم چو رنج بیکران دیدم

11. زمان وصل کر دیگر زمانها به نهد عاشق

12. به روی دوستان من این زمان را آن زمان دیدم

13. کمال آن دم که خواهی دید با باران ترین خودرا

14. بگو این دولت از بمن نه صاحب قرآن دیدم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* مدار از من دریغ ای ابر رحمت گوهر خود را
* که من چون تاک صد دست دعا در آستین دارم
شعر کامل
صائب تبریزی
* سرو اگر نیز تحول کند از جای به جای
* نتوان گفت که زیباتر از این می‌گذرد
شعر کامل
سعدی
* شب عاشقان بی‌دل چه شبی دراز باشد
* تو بیا کز اول شب در صبح باز باشد
شعر کامل
سعدی