صائب تبریزی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارهٔ 2969

1. زدیدار تو از یوسف زلیخا مهر برگیرد

2. چراغ دیده یعقوب از روی تو درگیرد

3. نه زاهد ماند نه میخواره از حسن جهانسوزش

4. که چون گردید آتش شعله ور در خشک و تر گیرد

5. در آب زندگانی موی آتش دیده را ماند

6. رگ جانی که پیچ و تاب از ان موی کمر گیرد

7. از ان عاشق به آتشهای رنگارنگ می سوزد

8. که آن روی لطیف از هر نگه رنگ دگر گیرد

9. ز سر پا کردگان را تا چه گلها بر سر افشاند

10. بیابانی که پای راهرو را در گهر گیرد

11. زخرمن جوی رزق، از خوشه چینان دست کوته کن

12. که مور پست فطرت دانه از مور دگر گیرد

13. سپر انداختم تا خون نباید خورد، ازین غافل

14. که این پیمانه چون شد سرنگون خون بیشتر گیرد

15. من آن لعل گرانقدرم بساط خاک را صائب

16. که بوسد دست خود هر کس مرا از خاک برگیرد


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* به چشم همت من استخوان بی مغزی است
* سعادتی که زبال هما میسر شد
شعر کامل
صائب تبریزی
* پس از تحمل سختی امید وصل مراست
* که صبح از شب و تریاک هم ز مار آید
شعر کامل
سعدی
* من مرغکی پربسته‌ام زان در قفس بنشسته‌ام
* گر زان که بشکستی قفس بنمودمی پرواز را
شعر کامل
سعدی