کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 733

1. رخت رشک قمر گفتیم گفتیم

2. دهانت را دهانت را شکر گفتیم گفتیم

3. رقیبت را که سگ بسیار ازو به

4. چه شد گر زین بتر گفتیم گفتیم

5. غمت گفت بگوئید اندرین راه

6. به ترک جان و سر گفتیم گفتیم

7. چو شیرین تر ز جائی دوستان را

8. از جانت دوستر گفتیم گفتیم

9. مرا نامهربان گفته که گفتی

10. نگفتیم این و گر گفتیم گفتیم

11. چو بر عشق ما دانست اغیار

12. به یاران این خبر گفتیم گفتیم

13. چه رنجی گر کمال آن منت گفت

14. دروغی این قدر گفتیم گفتیم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می بهشت ننوشم ز دست ساقی رضوان
* مرا به باده چه حاجت که مست روی تو باشم
شعر کامل
سعدی
* من ندانستم از اول که تو بی مهر و وفایی
* عهد نابستن از آن به که ببندی و نپایی
شعر کامل
سعدی
* صبح می‌خندد و من گریه کنان از غم دوست
* ای دم صبح چه داری خبر از مقدم دوست
شعر کامل
سعدی