کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 755

1. عشق تو داغ بندگی باز کشیده بر دلم

2. نام و نشان مقبلی شد به غم تو حاصلم

3. پیش دو دیده قدر من بین که میان مردمان

4. غیر خیال روی نو کی ننهد مقابلم

5. نیست عذاب خواندهای نامزد بهشتیان

6. از نظرم مران چو شد خاک در تو منزلم

7. درد دلم طبیب گو زود مکن معالجت

8. پرسش دیر دیر تو به ز شفای عاجلم

9. دل ز رقیب میکند فکر به من چو بگذری

10. حیف که بگذرد چنین عمر به فکر باطلم

11. بر سر خاک هر کسی لاله برویه از هوا

12. من چو روم درین هوس ناله برآمده از گلم

13. گفت کمال عافیت در سر زلف ما رسی

14. هم برسم بشست چون عمر گذشت از چلمم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* خوش است خلوت اگر یار یار من باشد
* نه من بسوزم و او شمع انجمن باشد
شعر کامل
حافظ
* جز شب و روز مکرر در بساطش هیچ نیست
* عمرها زیر فلک چون خضر اگر پاید کسی
شعر کامل
صائب تبریزی
* دیدن روی تو ظلم است و ندیدن کردن مشکل است
* چیدن این گل گناه است و نچیدن مشکل است
شعر کامل
صائب تبریزی