کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 787

1. مرا گویند باران کیست بار تو چرا گویم

2. ز مهروبان کدامست اختیار نو چرا گویم

3. نشسته بر سر راه طلبکاری چو مشتاقان

4. برای کیست چندین انتظار تو چرا گویم

5. نماند از خوردن غمهای تو نام و نشانی هم

6. نگونی چیست نام غمگسار نو چرا گویم

7. رقیب ار گویدم کای بیخبر از کار و بار خود

8. به من باری بگو تا چیست کار تو چرا گویم

9. گرم باشد مجال نطق پیش تو به روز و شب

10. سخن جز از سر زلف و عذار تو چرا گویم

11. و اگر باز از قرار دوستی آن زلف بر گردد

12. چرا و چون به زلف بی قرار تو چرا گویم

13. اگر خون کمال آن غمزه ریزد از سر مستی

14. من این رنجش به چشم پر خمار تو چرا گویم


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* می کافور بو در جام ریزیم
* وز این دریا در آن زورق گریزیم
شعر کامل
نظامی
* تاب بنفشه می‌دهد طره مشک سای تو
* پرده غنچه می‌درد خنده دلگشای تو
شعر کامل
حافظ
* می توان کردن به نرمی راه در دلهای سخت
* رشته از همواری خود غوطه در گوهر زده است
شعر کامل
صائب تبریزی