کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 875

1. گر قد همچو سروش در بر توان گرفتن

2. عمر گذشته دیگر از سر توان گرفتن

3. گویند دل ز جانان بر گیر حاش لله

4. هرگز چگونه از جان دل بر توان گرفتن

5. در عمر خود گرفتم یک بوسه از دهانش

6. گر بخت بار باشد دیگر توان گرفتن

7. هرگز بود که یک شب مست از درم در آید

8. کان فتنه را به مستی در بر توان گرفتن

9. تا کی به بوی زلفش مجمر توان نهادن

10. تا کی به یاد لعلش ساغر توان گرفتن

11. جان و سرو دل و زر کردم نثار پایش

12. بهر متاع سهلی دل بر توان گرفتن

13. دایم کمال شعرش در روی خود بمالد

14. سحر حلال باشد در زر توان گرفتن


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد
* گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید
شعر کامل
حافظ
* من پیر سال و ماه نیم یار بی‌وفاست
* بر من چو عمر می‌گذرد پیر از آن شدم
شعر کامل
حافظ
* پیش چشمی که به یکتایی آن سرو رسید
* طوق هر فاخته ای های هوالله بود
شعر کامل
صائب تبریزی