کمال خجندی_دیوانغزل ها (فهرست)

غزل شمارۀ 879

1. من و محنت تو زهی راحت من

2. چه راحت که بخت من و دولت من

3. چو من با تو باشم زهی راحت تو

4. اگر این نباشد زهی محنت من

5. به دشنام من رنجه گشتی شنیدم

6. زهی خواری نو زهی عزت من

7. من و اقتدا با تو در هر نمازی

8. همین است تا زنده ام نیت من

9. غمم گو مخور چونکه آن یار دیرین

10. تکو می شناسد حق نعمت من

11. زنصدبع میترسم ای جان روانتر

12. ز خاک در او بر زحمت من

13. کمال این شرف تا قیامت ترا بس

14. که گوید فلانیست در خدمت من


بعدیقبلی

هیچ نظری ثبت نشده

ابیات برگزیده

* دل اگر دیوانه شد دارالشفای صبر هست
* می‌کنم یک هفته‌اش زنجیر و عاقل می‌شود
شعر کامل
وحشی بافقی
* گوهر پاک از کجا عالم خاک از کجا
* بر چه فرود آمدیت بار کنید این چه جاست
شعر کامل
مولوی
* همه بوستان زیر برگ گلست
* همه کوه پرلاله و سنبلست
شعر کامل
فردوسی